پيام
+
مردي داشت در جنگلهاي آفريقا قدم مي زد که ناگهان صداي وحشتناکي که دايم داشت بيشتر مي شد به گوشش رسيد.
به پشت سرش که نگاه کرد ديد شير گرسنهايي با سرعت باورنکردني دارد به سمتش ميآيد و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شير که از گرسنگي تورفتگي شکمش کاملا به چشم ميزد داشت به او نزديک و نزديکتر ميشد که ناگهان مرد چاهي را در مقابل خود ديد که......
.:آيينه:.
93/2/1
ياسيدالکريم
@};-