سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خوش آمدید

از کسانیکه از من مــتنفرند سپاس. ، آنها مرا قویتر می کنند.
از کسانیکه مرا دوسـت دارند ممنونم،آنان قلب مرا بزرگتر می کنند.
ازکسانیکه مرا ترک می کنند متشکرم،آنان بمن می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست .
از کسانیکه با من مـی مانند سپاسگزارم، آنان بمن معنای دوست واقعی را نشان می دهند.

 


نوشته شده در شنبه 90/4/11ساعت 1:0 عصر توسط شاسخین نظرات ( ) |

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش

راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود .تنها پسرش که می توانست به او کمک کند

در زندان بود پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد

پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم

من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول

را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام

مشکلات من حل می شد من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی
دوستدار تو پدر.

پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد:
پدر، به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن ، من آنجا اسلحه پنهان کرده ام
4 صبح فردا 12 نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند ،و تمام مزرعه

را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنندپیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت

و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
پسرش پاسخ داد : پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود

که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم....

هیچ مانعی در دنیا وجود ندارد . اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید
مانع ذهن است ، نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید


نوشته شده در یکشنبه 90/4/5ساعت 8:36 صبح توسط شاسخین نظرات ( ) |

حقیقتی کوچک برای آنانی که می خواهند زندگی خود را 100% بسازند!!!

 اگر

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

برابر باشد با

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

 (تلاش سخت) Hard work

 H+A+R+D+W+O+ R+K

 8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98%

  ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 90/4/5ساعت 8:32 صبح توسط شاسخین نظرات ( ) |

در جزیره ای زیبا تمام حواس آدمیان، زندگی می کردند: ثروت، شادی، غم، غرور، عشق و . . .
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت. همه ساکنین جزیره  قایق هایشان را 

آماده و جزیره را ترک کردند. اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند،

چون او عاشق جزیره بود.وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که

با قایقی با شکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:

" آیا می توانم با تو همسفر شوم؟"ثروت گفت: "نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل

قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد."

ادامه مطلب...

نوشته شده در پنج شنبه 90/4/2ساعت 5:45 عصر توسط شاسخین نظرات ( ) |

<      1   2   3      

قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت