صورت سود و زیان دل من پر ضرر است / مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد? دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه میکرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه میکنی؟ دختر گفت:...... ادامه مطلب...
کسری آورده به اندازه ی چشمی که تر است *
کسری آورده به اندازه ی قلب تو ای یار /
کسری آورده که از هر دو جهان بی خبر است! *
کل سرمایه ی من جلوه ی لبخند تو بود /
رفته بر باد بدون تو جهان بی ثمر است *
دو، سه دیدار، تو بر من بدهی داری ولیک /
لاوصول است دلت بس که ز من بر حذر است *
به دلت نامه نوشتم که بدهکار منی /
سندش هست دل من که چنین پر شرر است *
قیمتی نیست چنان عمر من، اما تو بدان /
گشته مستهلک تو، بس که نگاهش به در است *
گفته ای راه وصال تو رهی جانفرساست /
بهترین سود جهان سود ره پر خطر است *
خواستم با تو سفر را به نظر بنشانم /
دلم انگار که سربار تو در این سفر است *
حرف چشمان و زبان تو تفاوت دارد /
این همه وجه مغایر ز تو دردی دگر است *
گشت سرمایه من صرف سهام دل تو /
بس که دادیم هزینه، همه اش بر هدر است *
کمی عمر و فزونی تورم، سببی است /
که در این دوره، امیدم به قضا و قدر است *
بد حسابی تو آتش زده بر شعر سپهر /
هر چه تصحیح کنم کار تو را، بی اثر است
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |