صورت سود و زیان دل من پر ضرر است /
کسری آورده به اندازه ی چشمی که تر است *
کسری آورده به اندازه ی قلب تو ای یار /
کسری آورده که از هر دو جهان بی خبر است! *
کل سرمایه ی من جلوه ی لبخند تو بود /
رفته بر باد بدون تو جهان بی ثمر است *
دو، سه دیدار، تو بر من بدهی داری ولیک /
لاوصول است دلت بس که ز من بر حذر است *
به دلت نامه نوشتم که بدهکار منی /
سندش هست دل من که چنین پر شرر است *
قیمتی نیست چنان عمر من، اما تو بدان /
گشته مستهلک تو، بس که نگاهش به در است *
گفته ای راه وصال تو رهی جانفرساست /
بهترین سود جهان سود ره پر خطر است *
خواستم با تو سفر را به نظر بنشانم /
دلم انگار که سربار تو در این سفر است *
حرف چشمان و زبان تو تفاوت دارد /
این همه وجه مغایر ز تو دردی دگر است *
گشت سرمایه من صرف سهام دل تو /
بس که دادیم هزینه، همه اش بر هدر است *
کمی عمر و فزونی تورم، سببی است /
که در این دوره، امیدم به قضا و قدر است *
بد حسابی تو آتش زده بر شعر سپهر /
هر چه تصحیح کنم کار تو را، بی اثر است
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |